زندگي گاهي غير قابل كنترل است. غير قابل دوست داشتن است. جريان اتفاقات تندتر از چيزي كه فكر كني مي آد و هر روز تو رو با خودش مي بره . خيلي سريع تر از اينكه بتوني هر لحظه اش رو بفهمي. شايد همين غيرقابل كنترل بودن است كه بارهستي است.
غمگين و دلزده ام. نمي دونم واقعا مي ارزه همه چيزي كه به بهانه زندگي هر روز كف دستمون مي گذارن يا نه.
زندگي من هم امروز غير قابل كنترل است.