يك روزهايي هستند كه هر چه اينجا بشيني و اين صفحات لعنتي را رفرش كني نمي گذرند. يك روزهايي هستند كه فاصله دو قدمي پشت اين ميز تا تخت من توي خانه، هزاران كيلومتر است و زمان لازم براي گذشتن اين يك ساعت باقيمانده از ساعت كاري هزاران سال. يك روزهاي نكبتي هم هستند
بیشتر از هجده سال است که می نویسم. چیز ارزش داری نیست. واگویه های ذهن خودم است که بعضی روزها می نویسم تا از جست و خیز در مغزم دست بردارن و بگذارن کار کنم. آدم کم حوصله ای هستم که همه فعالیت های هیجان انگیز عالم بعد از زمانی برام حوصله سربر می شن. این وب لاگ طولانی ترین کاری است تو زندگی ام کردم. برای این است که اینقدر دوستش دارم.
۱۳۸۸ تیر ۹, سهشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)