۱۳۹۴ آبان ۲۸, پنجشنبه

بازم غر

کسایی هستن که نمی دونی چقدر دلت واسشون تنگ شده تا وقتی که یک نظر تو موبایل یا لپ تاپت می بینی شون. اونوقت است که نفست بند می آد از اینکه چقدر دلت واسشون تنگ شده. 
ما طراحی نشدیم برای مهاجرت. ما تربیت شدیم برای زندگی شرقی قبیله ای، همه کنار هم، نزدیک هم. حتی اگه تو اون تهران بزرگ فقط سالی یکی دو بار هم رو ببینیم دلمون گرمه به اینکه دایی و خاله و عمو و دوستامون دو قدمی مون هستن و کافیه دستمون رو دراز کنیم. 
من امروز در حد یک نظر دایی و زن دایی و دختردایی ام رو دیدم و فهمیدم چقدر دلم براشون تنگه. برای همه روزهای خوب قدیم. برای روزهای بچگی. 

هیچ نظری موجود نیست: