۱۳۹۴ بهمن ۱۸, یکشنبه

پری کوچک غمگین

یکهو از "پری کوچک غمگینی" که آن سوی اقیانوس ها منزل داره تبدیل شدم به پری ای که ویزا و بلیط داره و قراره دو هفته دیگه، بعد از یک سال، سفر کنه به آکلند . قراره نتایج کار یک سال رو ببره خدمت استاد که با هم بزنن تو سرشون ببینن باهاش چه کار می شه کرد. البته شما باور نکن. چون داستان اینجوری  می شه آخرش که استاد می زنه تو سر پری و کار با هم.
ولی به هر حال استرس کار یک طرف، خوشحالی دیدن آکلند و دوستان و اقیانوس آرام عزیزم و غذاهای خوشمزه نیوزیلند یک طرف دیگه باعث شده پری یک حال "تبریک و تسلیت" طوری داشته باشه. روزهای شلوغ کینگستون رو با خوشحالی می بلعه چون اینجا هم خونه شده و قراره دلتنگش بشه. ماشالله هر جا می ره خونه می شه و  سردرگم مونده بین این همه خونه در عالم و درد بی خونگی. 

۱ نظر:

Unknown گفت...

اون استاد در سر کار و خود زدن رو عالی گفتی :))))