بیشتر از هجده سال است که می نویسم. چیز ارزش داری نیست. واگویه های ذهن خودم است که بعضی روزها می نویسم تا از جست و خیز در مغزم دست بردارن و بگذارن کار کنم.
آدم کم حوصله ای هستم که همه فعالیت های هیجان انگیز عالم بعد از زمانی برام حوصله سربر می شن. این وب لاگ طولانی ترین کاری است تو زندگی ام کردم. برای این است که اینقدر دوستش دارم.
۱۳۸۷ بهمن ۱۳, یکشنبه
بايد بپذيرم كه بعضي وقت ها فقط بايد دو قدم عقب تز از همه بدبختي هاي روزمره نشست و از زندگي لذت برد. بدون اينكه حساب كني كه چقدر از كارهات داري عقب مي موني.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر