حماقتمون يكي دو تا نيست. محدود به يك نفر و دو نفر و يك سازمان و دو سازمان هم نيست. به نظرم همه مون احمقيم. رويه هاي اداري مون احمق تر از ما. وقتي هر دانشگاهي براي كارنامه رسمي دادن رويه خودش رو داره كه 180 درجه با يك دانشگاه ديگه فرق مي كنه. وقتي هر كدومشون هم مي گن كار بقيه غيرقانوني است و كاري كه ما مي كنيم درسته. وقتي همه رويه هاي اداري توي يك لوپن. وقتي واسه دانشنامه ليسانس تسويه حساب فوق ليسانست رو مي خوان، واسه تسويه فوق ليسانس اصل دانشنامه ليسانس رو، خوب قبول كنيد كه احمقيم ديگه. هم اين رويه ها احمقن. هم همه ماها كه طي اين سال ها به اين حماقت ها تن در داديم احمقيم. هر كدوممون مشكلاتمون رو يك جوري حل مي كنيم. يكي مهر دانشگاه مي سازه، يكي ديپلمش رو جعل مي كنه، يكي پارتي پيدا مي كنه. هر كس راهش رو پيدا مي كنه ولي حماقت رو مي گذاريم بمونه توي رويه ها كه خوب جا بيفته براي بعدي ها
بیشتر از هجده سال است که می نویسم. چیز ارزش داری نیست. واگویه های ذهن خودم است که بعضی روزها می نویسم تا از جست و خیز در مغزم دست بردارن و بگذارن کار کنم. آدم کم حوصله ای هستم که همه فعالیت های هیجان انگیز عالم بعد از زمانی برام حوصله سربر می شن. این وب لاگ طولانی ترین کاری است تو زندگی ام کردم. برای این است که اینقدر دوستش دارم.
۱۳۸۸ دی ۲۳, چهارشنبه
حماقت
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر