۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۲, سه‌شنبه

حق صفر: اینترنت پر سرعت

باید یک بار هم بشینیم دور هم یک منشور حقوق بشر جدید بنویسیم. تو منشور جدید اولین حق انسانی این است که  پیر و مریض شدن و نبودن پدرها و مادرها ممنوع است. بعدش هم مهاجرت ممنوع است مگه در دسته های دوتایی. پارتنرها منظورم نیست. یعنی یک زوج که دارن مهاجرت می کنن باید هر کدومشون یک دوست معرفی کنن که با هم مهاجرت کنن. هیچ کسی نباید تنها مهاجرت کنه.
آخرین حق بشر من هم اینه که همه مردم شهر باید یکی رو توی شهر داشته باشن که وقتی حالشون بده بی حرف برن پیشش و بشینن چای بخورن. وقتی نفسشون بالا نمی آد، دلشون گرفته، اشکاشون نمی تونن توی کاسه اشکی که حتما هر کسی تو کله اش داره بمونن و سرریز می شن بیرون. اصلا باید قبل از اینکه مجوز مهاجرت تو بند بالا رو بدن یکی تو شهر جدید پیدا شه اسپانسر روزهای بارونی و گریون و خراب آدم بشه. یکی مثل بابا ب...ی آدم که وقتی زنگ می زنی خونه شون و حال و احوال می کنی از صدات بفهمه یک چیزی درست نیست. تلفن رو که قطع کردی، دوباره زنگ بزنه. بگه حاضر شو ده دقیقه دیگه می آم دنبالت.  
باید بشینیم حقوق بشر خودمون رو بنویسیم.

هیچ نظری موجود نیست: