۱۳۹۴ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه

تولدت مبارک غزالم، دختر شادی ها

امروز نشستم به مرتب کردن پست های قدیمی وب لاگ، مرتب کردن تگ ها و از شما چه پنهون خوندن آرشیو چند سال قبل که یادم بیاد کی بودم و چی فکر می کردم اون موقع ها. بعد دقیقا همین امروز، که تولد تو است، کلی کامنت ازت خوندم روی نوشته های مختلفم. همه در وصف لذت ها و خوبی های زندگی. تو چه جور آدمی بودی؟ چه طور جانت تحمل اینقدر زیستن رو داشت؟ فقط از تو برمی آد که روی پست های غر زدنم از زمستون برام از لذت های زمستون بنویسی. از لذت دیدن خواب زمستانی لاک پشت مامان ش بگی که زمستون رو زیبا می کنه. از فروغ بنویسی و اینکه زن بودن رو چه جوری می شه تو یک عصر دلتنگ نوشید و بازی کرد و زیست. 
تولدت مبارک دختر شادی ها، دختر زندگی. جات تو دنیای ما خیلی خیلی خالیه. 

هیچ نظری موجود نیست: