۱۳۹۵ فروردین ۱۲, پنجشنبه

مصائب تزنویسی

در من دو نفر هستن. یکی اون که هر روز ساعت سه عصر می گه "کار دیگه بسه، پاشو برو یک چرت بزن". که به روی خودش نمی آره که خواب بعد از ظهر همه برنامه کاری روز رو خراب می کنه. یکی دیگه اونه که واقعا دلش نمی خواد از کاری که توش گیر کرده و از صبح زحمت کشیده تا رشته اش رو بگیره دستش بلند شه. این دو تا اون تو با هم دعوا می کنن و من جز چایی خوردن و نگاه کردنشون کاری از دستم بر نمی آد. 

هیچ نظری موجود نیست: