چاره نچسبيدن به صندلي و عدم علاقه به سركار بودن در اسفند ماه، كه شرح آن رفت، فقط و فقط فقط يك چيز است. خريدن يك لاك صورتي پررنگ براي كودكت از مغازههاي طبقه پايين، قرار يك مهموني درست و حسابي گذاشتن واسه بعدازظهر و گوش كردن به آلبوم بلاي اندي و كوروس با صداي به اندازه كافي بلند. البته اينها شد سه چيز.
بیشتر از هجده سال است که می نویسم. چیز ارزش داری نیست. واگویه های ذهن خودم است که بعضی روزها می نویسم تا از جست و خیز در مغزم دست بردارن و بگذارن کار کنم. آدم کم حوصله ای هستم که همه فعالیت های هیجان انگیز عالم بعد از زمانی برام حوصله سربر می شن. این وب لاگ طولانی ترین کاری است تو زندگی ام کردم. برای این است که اینقدر دوستش دارم.
۱۳۸۶ بهمن ۳۰, سهشنبه
اندي بر هر درد بي درمان دوا است
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر