۱۳۹۳ مرداد ۱۴, سه‌شنبه

به دفع الوقت گذراندن

یک پدرآمرزیده ای (که الان دستم بهش برسه با چوب دنبالش می کنم) چند وقت پیش یک افزونه کروم معرفی کردی به اسم "متمرکز بمان" *. نصبش که می کنی ازت می پرسه تو چه سایت هایی وقت تلف می کنی؟ خوب شما هم جای من باشید فیس بوک و پلاس و توییتر و پینترست و اینها رو می نویسید دیگه. خدایی اش نمی نویسید؟ بعد می پرسه دوست داری در روز چقدر وقت تو اینها صرف کنی؟ خوب کمال طلبی و برنامه ریزی ات می زنه بالا دیگه. مال شما نمی زنه؟ مال من می زنه. گفتم کلا یک ربع تو روز. البته منظورم یک ربع هر کدوم بود. بعد می گه اگه خواستی حرفت رو پس بگیری می خوای من یک معما یا چالش بهت بدم؟ خوب معلومه که می گی آره. خوب خصوصیت فاز برنامه ریزی کمال طلبی و ایده آل گرایی است. خلاصه خواهر/برادری که شما باشید، ما گفتیم بله. حالا نگو اگه استفاده من از این سایت های مسدود شده به پونزده دقیقه در روز برسه، کلا اینترنت رو از روی مرورگر قطع می کنه. روز اول گفتم ای بابا. اشتباه کردم. برم تنظیمات رو عوض کنم. زهی خیال باطل. تنظیمات می خوای عوض کنی؟ معما رو باید حل کنی. معما چیه؟ یک متن گنده رو تایپ کردن بدون غلط. کپی کردن قبول نیست. با یک اشتباه هم حتی اگه یک فاصله اضافه بین دو کلمه باشه همه اش می پره و باید از اول تایپ کنی. متن راجع به چیه؟ دفع الوقوت ** و کارها رو به دقیقه نود انداختن. بعد بس که کار رایجی است که اصلا واسه خودش کلمه داره و اگه برید تو مقالات علمی روانشناسی بگردید کلی ادبیات داره و تکنیک داره و کتاب. بعد من مثلا خواستم به جای تایپ کردن این متن که بعدش برنده که شدم برم فیس بوک بازی به جای مشق نوشتن، برم بشینم کتابه رو بخونم. فکر می کنید جمله اول این کتاب چی بود؟ نوشته بود:

" اگه دارید این کتاب رو می خونید، احتمالا با این مساله دست به گریبانید. حالا یا واقعا می خواید حلش کنید، یا برای اینکه یک کار دیگه رو عقب بندازید الان به این نتیجه رسیدید که باید روی ریشه مشکل تمرکز کنید و این کتاب رو بخونید به جای اینکه برید کارهاتون رو قبل ددلاین انجام بدید."

من واقعا ترسیدم. احساس کردم که طرف چه جوری داره از اون پشت من رو می بینه. بعد نه که جمله اولش ها. تا ته کتاب همین بود. احساس می کردی نویسنده اصلا از دوران دبیرستان و کنکور دنبال من راه افتاده زندگی ام رو مشاهده کرده کتاب نوشته. نتیجه عملی خوندن کتابه واسه من تا حالا این شده که وقت هایی که دارم دفع الوقت می کنم رو می بینم و مکالمه شبه منطقی خودم با خودم *** رو که داره اولویت کاری که باید انجام بشه رو دست کاری می کنه تا تنبلی رو توجیه کنه می بینم. اگه دوست داشتید یک نگاه به کتابه بندازید. خیلی ساده نوشته شده و حتی اگه معمولا کتاب انگلیسی نمی خونید هم قابل فهمه.
Solving the procrastination puzzle: A concise guide to strategies for change
Timothy A. Pychyl 


*stay focused
**procrastnation
***rationalization

هیچ نظری موجود نیست: