بیشتر از هجده سال است که می نویسم. چیز ارزش داری نیست. واگویه های ذهن خودم است که بعضی روزها می نویسم تا از جست و خیز در مغزم دست بردارن و بگذارن کار کنم.
آدم کم حوصله ای هستم که همه فعالیت های هیجان انگیز عالم بعد از زمانی برام حوصله سربر می شن. این وب لاگ طولانی ترین کاری است تو زندگی ام کردم. برای این است که اینقدر دوستش دارم.
۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه
اين رو خوندم. 12 ارديبهشت سالگرد دوستي و ازدواج من و روزبه هم هست. اون زودتر معلم شده. پس من مجبورم ديگه كه كارگر بشم. البته نمايشگاه كتاب دار !!!!!!!!!! هم مي تونم بشم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر