۱۳۹۱ خرداد ۶, شنبه

تولدت مبارک

نوشته شده در سی و یک اردی بهشت

نه که فکر کنی ته گلوی من این روزها غم به این بزرگی نشسته ها. همه همین طورن. با هر کس که حرف می زنی یا مستقیم می گه یا بین خطوط نوشته هاش و تو مکث های بین کلماتش، تو جاری هستی. 
درد سی و یک اردیبهشت که سی و دو سال پیش تو اومدی، وقتی اینقدر خفه کننده است، ببین هشت مرداد که یک سال پیش ازش تو پر کشیدی و رفتی چی می شه. با همه وجودم آرزو می کنم زمان اینقدر کش بیاد که هشت مرداد نشه. یا حداقل من یادم نباشه که هشت مرداد است. روزی که بدترین روز عمرم شد بعد از رفتن تو. 
غزالکم. 

هیچ نظری موجود نیست: