۱۳۹۳ تیر ۲۳, دوشنبه

پایان جام جهانی 2014

سه سال زندگی کردن توی کشوری که تلویزیون یک بار هم فوتبال نشون نمی ده، بلایی سر آدم می آره که یک ماه تمام ساعت چهار صبح بیدار شه بازی های جام جهانی رو ببینه. داشتن دوستان پایه و تجربه کردن جاهایی که فوتبال دوستای کشورهای مختلف جمع می شن مزه بازی ها رو بیشتر کرد. ولی طولانی بودن بازه زمانی بیدار شدن چهار صبح و اثری که روی راندمان روز آدم داره واقعا دیگه این اواخر دردآور شده بود. 
الان بین دو نیمه فینال است. مسلمه که دوست دارم آلمان ببره. ولی مستقل از نتیجه ای که حاصل بشه امروز، این جام جهانی، 2014، پر خاطره است. اوجش هم بازی ایران و آرژانتین و اگه آلمان قهرمان شه، همین بازی فینال امروز.


یک بار سر بازی های جام ملت های آسیا، وقتی من اوایل دبیرستان بودم و محمد، برادرم خیلی کوچیک تر، سر بازی فینال دست می کشید به صورتش  و به شوخی می گفت "باورت می شه، دوره بعد این بازی ها من ریش خواهم داشت و می تونم بهش دست بکشم فوتبال ببینم؟" الان جوجه کوچولوی من شده یک مدیر موفق و مرد زندگی و یک آدم بزرگ که من بهش افتخار می کنم. منم طبق رسم خانوادگی مون به آینده و سال 2018   فکرمی کنم و امیدوارم همه مون، به خصوص من و روزبه اون موقع جای خوبی در زندگی مون ایستاده باشیم. 

هیچ نظری موجود نیست: