۱۳۹۴ فروردین ۲۷, پنجشنبه

مشق می نویسیم، ببخشید نمی نویسیم

1- یک شاخص دوست این است که بعد صد سال بشینی باهاش حرف بزنی و این همه سال فاصله زمانی و مکانی رو حس نکنی. اگه بعدش هوایی که تنفس می کنی سبک تر شد و ریه هات باز شد، شک نکن دیگه.

2- بهار کانادا تا حالا خیلی خوب بوده. باورم نمی شه که می شه بدون کلاه و با کاپشن سبک راه رفت توی شهر. تازه این منم که هنوز از سرما می ترسم، وگرنه مردم تو خیابون دیگه به مرحله تاپ و صندل رسیدن. 

3- با توجه به نزدیک شدن دو تا ددلاین و براساس آمار سال های گذشته، فکر می کنم فعالیت وب لاگ نویسی، همین طور کتاب خونی، بافتنی بافی، حتی پیاده روی به طرز قابل ملاحظه ای زیاد شه. به گیرنده خودتون دست نزنید. اشکال از فرستنده تنبل دقیقه نودی است.

4- یک کتاب پارسال خوندم درمورد " عادت به تعویق انداختن کارها"*. کتاب رو اینجوری شروع کرده بود که اگه در حال خوندن این کتاب هستید یا خودتون فهمیدید که همچین مشکلی دارید و دنبال راه حل هستید. یا می خواید بقیه کارهای مهمتون رو به تعویق بندازید و وقتتون رو به خوندن این کتاب بگذرونید. من اصلا همون. 

5- دیگه این پست رو به پایان می برم چون بیست و سه ثانیه دیگه زمان اپ درختکاری** روی موبایلم تموم می شه و می تونم برم با خیال راحت به کار مهم سر زدن به فیس بوک و گوگل پلاس برسم بدون اینکه نگران خشک شدن درخت هام باشم. 



*: Procrastination
**: اسم اپ Forrest است و بهترین بازی این روزهاست. سلام آسی

هیچ نظری موجود نیست: