بیشتر از هجده سال است که می نویسم. چیز ارزش داری نیست. واگویه های ذهن خودم است که بعضی روزها می نویسم تا از جست و خیز در مغزم دست بردارن و بگذارن کار کنم.
آدم کم حوصله ای هستم که همه فعالیت های هیجان انگیز عالم بعد از زمانی برام حوصله سربر می شن. این وب لاگ طولانی ترین کاری است تو زندگی ام کردم. برای این است که اینقدر دوستش دارم.
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه
خوب نيستم. اصلا خوب نيست. از صبح به اين فكر مي كنم كه از اون دانشگاه شريف مزخرف تنها چيزي كه تو دستم مونده حس حماقت باري است كه بعد از هر امتحان دارم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر