بیشتر از هجده سال است که می نویسم. چیز ارزش داری نیست. واگویه های ذهن خودم است که بعضی روزها می نویسم تا از جست و خیز در مغزم دست بردارن و بگذارن کار کنم.
آدم کم حوصله ای هستم که همه فعالیت های هیجان انگیز عالم بعد از زمانی برام حوصله سربر می شن. این وب لاگ طولانی ترین کاری است تو زندگی ام کردم. برای این است که اینقدر دوستش دارم.
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه
روزشمار
دونه دونه ثانيه هاي امروز رو شمردم تا روز به اين مزخرفي تموم شه و بتونم برم خونه. اما هنوز هم يك ساعت ازش باقي مونده. يعني 60 تا 60 دقيقه 60 ثانيه اي.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر