۱۳۸۸ خرداد ۳, یکشنبه

پررو

يك جلسه رفتم كلاس اسپانيايي. چون كلاس ساعت 7 صبح بود و من تنبل خوابالو ساعت 6 به خاطرش بيدار شدم، بدجوري بهم فشار اومده. از صبح دارم با شدت و صداي بلند Julio گوش مي دم كه زود زبانم كامل شه كه حداقل مزد اين فداكاريم ام رو بگيرم.

هیچ نظری موجود نیست: