۱۳۹۲ دی ۱۱, چهارشنبه

دلتنگی

من آدم روز و آفتابم. آدم خونه و کاشونه. آدم لذت بردن از پیچیدن بوی خورش کرفس توی خونه. آدم لذت بردن از معاشرت با آدم ها. آدم لذت بردن از دوستی های جدید و بودن با دوستای قدیمی. دیدن لاله و حامد، بودن با روجا و امیرحسین، دیدن زهرا و پیدا کردن رفی همه برام منشا هیجان و انرژی بوده. دلتنگی شدیدم برای آکلند و روزبه و دوستام اونجا یک طرف و هیجان و شادی ام از اینجا بودن یک طرف دیگه. همه اش با هم می شه مجموعه این احساسات متناقضی که الان دارم خیلی زیاد انرژی بره به طوریکه برای آدمی خسته ای مثل من غیر قابل انجام دادنه. 

هیچ نظری موجود نیست: